جهاد ماندگار سازندگی

«جهاد» واژه مقدسی است که هیچ گاه مرز پایانی برای آن متصوّر نیست.
در جهاد حتی مرگ ظاهری انسان پایان زندگی او نیست؛ بلکه آغاز راهی است که با افتخار به ابدیّت میپیوندد .
جهادگر با حرکت و تلاش خود برای همیشه در مسیر رشد و کمال قرار میگیرد، زیرا وحشتناکترین وضعیت برای نوع بشر «بیتفاوتی» است که او را از حیات انسانی خارج میسازد و چیزی در حدّ خشب، که خوراک دام میشود.
با پیروزی انقلاب اسلامی که در حقیقت برای تعالی جسم و روح شکل گرفت، جمعیت میلیونی شرکت کننده در تظاهرات بر ضد حاکمیت گذشته، به یکباره برای ساخت ایرانی جدید با هویّت اسلامی وارد عرصه تحوّلآفرینی شدند و حتی کمیتههای مردمی ایثارگرانه در کنار نیروهای ارتش و ژاندارمری قرار گرفتند، تا نظم و امنیت در کشور تأمین شود.
در آن شرایط نیاز به سازندگی کشور در زمینههای مختلف فرهنگی و اقتصادی هم در اوج قرار گرفت، به گونهای که همه به ویژه جوانان در فکر کمک به کشور و احسان به همنوع برآمدند. شاید برای جوان امروز عجیب باشد که بداند در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از مردم زمینهای مازاد خود را برای خانهسازی در اختیار دیگران قرار میدادند و عدهای دیگر نیز در قالب حساب ۱۰۰ امام، هزینه ساخت مسکن نیازمندان شهری و روستایی را تقبّل میکردند.
این ویژگی در میان جوانان دانشجو به دلیل روحیه آرمانخواهی آنان بسیار بیشتر بود، تعداد وسیعی از دانشجویان دانشگاهها، میان خود گروههای جهادی شکل دادند و برای محرومیّتزدایی به حلبیآبادهای حاشیه شهرها و روستاهای محروم از امکانات اولیه زندگی رفتند. در این گروهها از پزشک و دانشجوی پزشکی گرفته تا مهندس عمران، برق، کشاورزی و نیروهای فرهنگی و حتی هنرمندان مشارکت داشتند که بدون چشمداشت برای ریالی درآمد مادی، صرفاً برای رضای خدا به دنبال رفع مشکلی از انبوه مشکلات روستاییان بودند.
امام خمینی (ره) که رهبری مردم در شکلگیری انقلاب اسلامی ایران را برعهده داشتند، برای انسجام این حرکتها در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ فرمان شکلگیری رسمی «جهاد سازندگی» را صادر کردند. ایشان در بخشی از پیام خود برای تاسیس جهاد سازندگی خطاب به ملت ایران گفتند: «ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت. ملتی که – بحمداللَّه - مهیّا برای کمک و فداکاری بوده و هستند. با فداکاری ملت – بحمداللَّه - مراحلی را که بسیار اهمیت داشت پشت سر گذاشتیم، موانع مرتفع شد، خائنین رفتند و اگر تتمهای هم باشند، با همّت ملت خواهند رفت. لکن این دیوار شیطانی بزرگ که شکست، پشت آن دیوار خرابیهای زیاد هست و ما باید به همّت ملت آن خرابیها را ترمیم کنیم. ناچاریم که به ملّت متوجه بشویم برای سازندگی ... دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاری، کشاورز و همه قشرهای ملت، داوطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده است، بسازند. از این جهت، باید ما بگوییم یک جهاد سازندگی، موسوم کنیم این جهاد را به «جهاد سازندگی...»
ابلاغ پیام امام خمینی به روستاییان نیز امید فراوان داد. فراهم آوردن زمینههای حضور و مشارکت گسترده روستاییان در صحنه انقلاب و اولویّت دادن به روستاها به عنوان پایگاههای اساسی تولید و عدم وابستگی و ارائه خدمات زیربنایی و ایجاد شغل مولد در روستا، فلسفه وجودی «جهاد سازندگی» شد و جوانان عضو جهاد فعالیت خود را در اقصی نقاط محروم و روستایی کشور گسترش دادند.
در همین ایام هیأتهای هفت نفره واگذاری زمین کشاورزی نیز برای حل مشکلات و معضلات «خان گزیدهها» در روستاهای ایران با مشارکت جهادگران جوان فعال شد تا با اعطای زمین کشاورزی به علاقهمندان فاقد زمین، آنها را هم به عرصه تولید بازگردانند.
جوانان پرشور و انقلابی هیچ حد و مرز و روز و شبی را برای تلاش بیشتر و ادامه کار نمی شناختند، آنها برای جلب مشارکت روستاییان در نهاد سیاست و اداره جامعه، شکل اجرایی به حضور مردم هم دادند و با تشکیل شوراهای محلی و پرورش کادرهای اجرایی و مدیریتی، بازوهای خود را تقویت و جهاد سازندگی را از نهال نوپا، به یک نهاد رسمی در بدنه دولت تبدیل کردند .
به مرور با جذب جوانان بیشتر در همان مناطقی که اکنون از نظر امکانات اولیه و برخورداریهای عمرانی و ارتباطات همچون راه، آب آشامیدنی، برق، حمام بهداشتی، مدرسه، خانه بهداشت و ... به سطح قابل ملاحظهای از برخورداری دست یافتند، جوانان عضو جهاد سازندگی به رفع نیازهای بالاتر جوامع روستایی و عشایر اندیشیدند؛ آنها وظایفی نظیر ترویجِ یافتههای جدید علمی و فنآوری در شیوه تولید دام و مواد پروتئینی، حفظ و حراست از منابع آب و خاک، ایجاد کارگاههای صنعتی و اشتغال خُرد در روستاها، آموزشهای ابتدایی و صنعتی در شیوههای پرورش و بهرهبرداری در دام، طیور، زنبورداری، شیلات و یا مرتعداری و آبخیزداری را برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر در برنامههای اجرایی خود قرار دادند.
اقدامات نیروهای ناب و خالص جهاد سازندگی تنها در عرصه روستاها و کمک به تأمین نیازمندیهای شهرنشینان نبود، بلکه حرکتهای جهادی بسیار تند، سریع و البته ریشهدار در همه زمینهها نیاز ملی پیشرفت و شعارشان نیز «همه با هم سازندگی» شده بود.
چه کسی است نداند جهاد سازندگی به چه دستاوردهای شگرفی در کشور دست یافت که انجام آن در خارج از این مجموعه احتیاج به بسیج بودجههای کلان ملی، امکانات و نیروهای فراوان داشت؛ در حالی که این حرکتها با کمترین هزینه برای دولت جدید، تنها با مدد الهی و اراده جوانان انجام شد.
حرکت پویای سازندگی در تمامی عرصههای کشور ادامه داشت تا این که دشمن بعثی به سرکردگی صدام و با حمایت همهجانبه استعمارگران شرق و غرب و حکام مرتجع که بالغ بر ۳۰ کشور بودند، حملهای ناجوانمردانه به بخشهای وسیعی از جنوب و غربکشور به ویژه مناطق نفتخیز انجام داد و شهرها و روستاهای بسیاری را به اشغال خود درآورد .
با وقوع جنگ تحمیلی و شکلگیری دفاع مقدس ملت ایران، فعالیّت جوانان جهادی نه تنها در روستاها و مناطق محروم کم نشد، که به وسعتی بینهایت حتی در صحنههای مختلف جنگ رسید. بسیاری از جهادگران لباس رزم پوشیدند و همپای رزمندگان در جبههها حاضر شدند. آنان حتی مدال شجاعت و صفای معنوی و حماسی «سنگرسازان بیسنگر» را به نام خود در تاریخ حماسههای ملت ایران ثبت کردند.
مفهوم «سنگرسازان بیسنگر» را نمیتوان در قالب کلمات توصیف کرد، این معنی زمانی بهتر درک میشود که در میدانهای نبرد مقاومت و ایثار رفته و مرگ سرخ را از نزدیک دیده باشید. در آن شرایط سخت به ناگاه دهها متر جلوتر از سنگر و جانپناه نیروهای نظامی، جوانی جان بر کف را سوار بر ارابه ۶۰ تنی ماشین راهسازی میدیدید که در میانه میدان بدون دفاع در مقابل گلولههای توپ و تانک دشمن، به ساخت خاکریز جدید برای زرمندگان مشغول است. جوانانی با اخلاص که لحظهای از کار نمیماندند مگر این که ارابههای مرگ آنها از کار میماند، شرایطی که خبر از مجروحیت و شهادت یک «سنگرساز بیسنگر» دیگر میداد!
شهرت اقدامات جوانان جهادی نهتنها در میان مردم ایران، که جهانی شده بود. «اریک لوب» یک محقق آمریکایی و استاد علوم سیاسی دانشگاه فلوریدا است. او برای بررسی اقدامات جهادگران در تحقیقاتی که انجام داده به این نتیجه رسیده است که: «جهاد سازندگی با اقداماتی که انجام داده، پایههای انقلاب اسلامی را محکم ساخته است.»
حوزه مطالعاتی این فرد، فصل مشترک توسعه و سیاست در خاورمیانه بود. او بارها به ایران آمد و با تکمیل تحقیقات خود در کتابی با عنوان «جهاد بازسازی» ادامه داد: «جهاد سازندگی واقعاً نیرویی برای مدرنسازی بود، از لحاظ بهبود زیرساخت و تلاش برای پیشرفت استانداردهای زندگی و تا حدودی اقتصاد مناطق روستایی و شهرستانی و... »
برای جهادگرِ سنگرساز بیسنگر، عرصه دفاع از کشور بعد از پایان جنگ تحمیلی هم ادامه یافت. برای او میدان، همواره میدان عمل است. نترسیدن و شجاعت داشتن در مواجهه با مشکلات، ساختن راهی یا به هر روشی پیدا کردن راهی دیگر برای موفقیت، رمز و راز حرکت اوست. به تعبیری او برای کمک به مردم نیازمند به خدمت، آتش به اختیار است.
همه ما میدانیم راه انسانیّت هیچگاه پایان نمیپذیرد همچنانکه راه جهاد و جهادگران عرصه سازندگی چون راه انسانیت است، هیچگاه به پایان نمیرسد و نخواهد رسید.
این راه و روش هنوز هم در هیاهوی دنیای مادّی برای انسانهای با شرافت ادامه دارد. اکنون هم بار سنگین رفع بسیار زیادی از نیازهای ضروری جامعه از جمله امنیـّت غذایی برعهده این جهادگران با اخلاص است. فقط بدانیم برای ماندن ابد در جهان، در لحظهای خاص، باید دقیقاً در سمت درست تاریخ قرار بگیریم.
خوشبختانه این فرهنگ در جامعه ایران کاملاً شکل گرفت که خدمت به مردم جهاد است و مردم به درستی خائن و خادم را میشناسند. فردی که با عبور از خواستههای شخصی، ایثارگرانه علم، تجربه و زمان خود را در خدمت انسانهای دیگر به ویژه نیازمندان قرار میدهد، چنین شخصی برای همیشه تاریخ، در دل ملت ماندگار خواهد شد.
اگرچه در دو- سه سال اخیر تصمیمات جدیدی در دولت سیزدهم به ریاست رئیس جمهور شهید آیت الله رئیسی برای احیای مجدد جهاد سازندگی گرفته شد، اما جهاد برای اصلاح امور یک فرهنگ است که اگر در هر وزارتخانهای باشد و جهادگر هم در هر پست و مقامی قرار گیرد، خدمت به خلق خدا جزو ذات اوست. او میداند و یقین دارد زندگی و ابدیّت حیات بشری، لحظههای زیبا و در جوار مهربانی با مردم برای رضایت خدای مردم است و در این را پافشاری هم میکند.
مجید زندی
پایگاه اطلاع رسانی وزارت جهاد کشاورزی